از همه چی
از همه چی

از همه چی

خنده بازار

1.ترکه به یه دوخترخوشگلیرسید وگفت .شمارومادرتون زاییده دخترمگه.

شمارومادرتون به دنیانیاورده ترکه میگه.درمقابل شمامادرم منوریده .

2.لره داخل اتوبوس کفشاشودراوردراننده گفت .اقاکفشاتوبپوش بوخفمون کرد/

لرلج کردگفت.پوشمشوولی تاخرماوه هه هام چنه دیم.

3.دریک سرقت مسلحانه لرهااب سردکن بانک کشاورزی رابجای گاوصندق ربودند.

4.به بلوچ میگن خودت رامعرفی کن؟میگه.مابلوچیم.غذای ماکشکه.یخچال مامشکه.حمام ماتشت.دسشویی مادشت است- دنبال ما گشت است.

5.لره خرشومیبره دکترمیگه.ای دکتر بی ضحمت دواشوبنویس من دفترچه خم.

6.به لره گفتن.به چه دلیل زنتوزدی؟گفت.اردلیل داشت که کشتمش.

7.تبریکلری.عیدسعیدنوربرتمامی فجرافرینان عرصه علم وهنرصلوات.

8.به لره میگن.اگه یه دختربرات نشون کنم چکارمیکنی.میگه.باسنگ می زنمش.

9.خ خ خ خ خ خ حرکت لرهابهمدت10ثانیه قبل ازتف کردن.

10.عربی میخوادبمیره یه فرشته لربالای سرش نال میشه میگه.خدایااین جماعت لررامحوکن فرشته میگه. گی خوردی عرب پدرسگ.دعات مستجاب نبوه

11.عجایب لرها.1.پریدن ازروی اسب باخر2.پرتاب ویلچربامعلول3.کفتربازی بامرغ

12.دیشب ازدلتنگیت بغضی گلویم راشکست.گریه ای شدبرفرازارزوهایم نشست.من نگاهت راکشیدم رویتاریخ غزل.تابماندیادی ازروی کهبرقلبم نشست

13.لره ازتمرین رانندگی میادبهش میگن.باباتو مارزدفوت کردلره میگه.دپشت زش؟میگه. اره. میگهمارمقصره؟؟

رزم رستم

       به نام خداوند ویروس گارد کنون رزم Virusو رستم شنو / دگرها شنیدستی این هم شنو


که اسفندیارش یکی
Disk داد / بگفتا به رستم که ای نیکزاد


در این
Disk باشد یکی File ناب / که بگرفتم از Site افراسیاب


چنین گفت رستم به اسفندیار / که من گشنمه نون سنگگ بیار


جوابش چنین داد خندان طرف / که من نون سنگگ ندارم به کف


برو حال می‌کن بدین
Disk، هان! / که هم نون و هم آب باشد در آن


تهمتن روان شد سوی خانه‌اش / شتابان به دیدار رایانه‌اش


چو آمد به نزد
Mini Tower اش / بزد ضربه بر دکمه Power اش


دگر صبر و آرام و طاقت نداشت / مر آن
Disk را در Drive اش گذاشت


نکرد هیچ صبر و نداد هیچ لفت / یکی
List از Root دیسکت گرفت


در آن
Disk دیدش یکی File بود / بزد Enter آنجا و اجرا نمود


کز آن یک
Demo شد پس از آن عیان / با فیلم و موزیک و شرح و بیان


به ناگه چنان سیستمش کرد
Hang / که رستم در آن ماند مبهوت و منگ


چو رستم دگرباره
Reset نمود / همی کرد Hang و همان شد که بود


تهمتن کلافه شد و داد زد / ز بخت بد خویش فریاد زد


چو تهمینه فریاد رستم شنود / بیامد که لیسانس رایانه بود


بدو گفت رستم همه مشکلش / وز آن
Disk و برنامه خوشگلش

چو رستم بدو داد قیچی و ریش / یکی دیسک
Bootable آورد پیش


یکی
Toolkit، Hard اندرش / چو کودک که گردد پی مادرش


به ناگه یکی رمز
Virus یافت / پی حذف امضای ایشان شتافت

چو
Virus را نیک بشناختش / مر از Boot Sector برانداختش


یکی ضربه زد بر سرش
Toolkit / که هر Byte آن گشت هشتاد Bit


به خاک اندر افکند
Virus را / تهمتن به رایانه زد بوس را


چنین گفت تهمینه با شوهرش / که این بار بگذشت از پل خرش

دگر باره اما خریت مکن / ز رایانه اصلا تو صحبت مکن


قسم خورد رستم به پروردگار / نگیرد دگر
Disk از اسفندیار